مفاهیم اساسی ارزیابی متوازن

– مفاهیم اساسی ارزیابی متوازن
ارزیابی متوازن بر چهار مفهوم زیر متمرکز است:
الف) عملکرد در سطح بخشهای مختلف بنگاه اقتصادی
به این دلیل که بنگاههای اقتصادی بیشتر اوقات در بازارهای مختلف با محصولات متعدد رقابت میکنند، وجود سیاستهای گوناگون مبتنی بر محیط رقابتی و یا تواناییهای خاص این بنگاههای اقتصادی ضروری است. ارزیابیهای مناسب از عملکرد بخشهای مختلف، این اجازه را به بنگاههای اقتصادی میدهد که عملکـرد خود را از طریق بخشهایی خاص حداکثـر کنند. ارزیابی متـوازن این حقیقت را که اهداف بخشهای مختلف یک بنگاه اقتصادی ممکن است متفاوت باشند، تأیید میکند. بنابراین، سیستمهای ارزیابی عملکرد، متناسب با این اهداف تعدیل میشوند.
ب) روابط علت و معلولی
چنانچه مدیریت ارشد بنگاه اقتصادی در مراحل اولیهی ارزیابی متوازن، دربارهی اهداف استراتژیک هر یک از بخشهای آن بنگاه اقتصادی تصمیمگیری کند، شرکت در تعریف مأموریتهای خود با شکست روبرو خواهدشد. ارزیابی متوازن مدیریت را ملزم به تعریف معیارهای موفقیت برای دستیابی به استراتژیهای اصلی میکند. مدیریت میتواند ضمن شناسایی معیارهای موفقیت بنگاه اقتصادی، اثرگذاری آنها را نیز تعیین کند.این معیارها اغلب «شاخصهای مؤخر (ثانویه)» نامیده میشوند زیرا معیارهای مزبور از نتایج فعالیتها ناشی میشوند یا تغییر میکنند. از طریق این فرآیند، میتوان روابط بین فعالیتهای کارکنان و نتایج مورد انتظار ازاجرای فعالیتهای مزبور را شناسایی کرد.
مدیران با طرح این سؤال که «چه عواملی معیارهای موفقیت بنگاه اقتصادی را بهبود میبخشد؟» و جستجوی پاسخ سؤال مزبور، محرکهای اصلی عملکرد را شناسایی میکنند. محرکهای اصلی عملکرد به دلیل این که اغلب مقدم بر دستیابی به اهداف استراتژیک هستند، شاخصهای اولیه (مقدم) نامیده میشوند. محرکهای اصلی به مجموعهای از شاخصهای عملکرد قابل اندازهگیری تبدیل میشوند. تعیین روابط علت و معلولی از طریق روابط موجود بین فعالیتهای کارکنان و محرکهای عملکرد امکان پذیر است. مدیران از خود سؤال میکنند «کارکنان برای اثرگذاری بر محرکهای اصلی عملکرد، چه فعالیتهایی باید انجام دهند؟» فعالیتهای مزبور ضمن اینکه باید قابل سنجش باشند، باید مبنایی را برای ارزیابی عملکرد کارکنان نیز فراهم کنند. موفقیت یا عدم موفقیت ارزیابی متوازن به عوامل زیر بستگی دارد:
ـ شناسایی شاخصهای اولیه
ـ چگونگی روابط علت و معلولی مورد استفاده برای ایجاد رابطه بین فعالیتهای کارکنان و محرکهای اصلی عملکرد
ـ چگونگی روابط علت و معلولی مورد استفاده برای ایجاد ارتباط بین محرکهای اصلی عملکرد و اهداف استراتژیک