عنوان کامل پایان نامه کارشناسی ارشد : مطالعه تطبیقی حقوقی بیماریهای جدید مسری و مهلک در فسخ نکاح در فقه و حقوق موضوعه ایران
تکه ای از متن پایان نامه :
چکیده:
فسخ مانند علتهای انحلال نکاح میباشد که یکی از اسباب قانونی آن عیوب جسمانی موجود در هر یک از زوجین می باشد قانونگذار در تصویب مقررات قانون مدنی در باب عیوب مجوز فسخ نکاح ضمن مراجعه به فقه شیعه در تعیین مصادیق عیوب مختص هر یک از زن و مرد، نظامیرا پی افکنده که امکان فسخ نکاح از ناحیه زوج به واسطهی وسعت دامنه عیوب مجوز فسخ، در مقایسه با زوجه به نحو مطلوب تری تأمین شده می باشد. پس عدهای از نویسندگان حقوقی به اتکای بعضی فتاوی فقهای شیعه که دلالت بر توسعهی دایرهی عیوب مشترک مجوز فسخ نکاح دارد و هم چنین بنابر ملاحظات جامعه شناختی معتقدند که امکان تسرّی دامنه عیوب مذکور در قانون مدنی به امراض صعب العلاج قرن حاضر و همچنین زمینهی برقراری تساوی میان زوجین در خصوص انواع عیوب مستند فسخ نکاح به غیر از عیوب جسمانی خاص هر یک از زوجین قابل طرح و مطالعه می باشد. این در حالی می باشد که ملاحظهی پیشینهی فقهی موضوع و مطالعه روح حاکم بر مقررات خانواده، امکان طرح چنین عقیدهای را کم رنگ میسازد. برای متارکه زن و شوهر راه دیگری غیر از طلاق هست که آن فسخ نکاح به دلیل عیب میباشد، به طوری که زوج یا زوجه میتواند در صورت وجود عیب از طریق فسخ نکاح، خود را از قید و بند عقد نکاح برهاند .یکی از عیوب، داشتن بیماری لاعلاج و مسری مثل ایدز میباشد و موضوعات تدلیس، عسر و حرج، قاعده لاضرر، مفهوم اولویت، بهره گیری از باب وحدت ملاک علاوه بر موارد خاص مذکور در منابع فقهی جهت فسخ نکاح به دلیل وجود عیوب خاصه میتواند رهگشای این مشکل باشد.
کلمات کلیدی:
فقه اسلام، حقوق ایران، نکاح، فسخ نکاح، طلاق، ایدز
وکالت اعطایی زوج ضمن قبالههای نکاح یا مادهی 1130 اصلاحی قانون مدنی پس از اثبات عسر و حرج خود در دادگاه[1] و همچنین در فرض خودداری یا عجز شوهر از دادن نفقه[2] میتواند درخواست طلاق نماید.[3]
پس هر چند در نظام حقوقی ما برای تحقق نکاح قصد و رضای طرفین در قالب الفاظ صریح کافی می باشد.[4] و احتیاج به تشریفات دیگری نیست. امّا در مقام انحلال نکاح از یک سو اختیار طلاق در دست مرد می باشد و از سوی دیگر امکان فسخ نکاح از جانب زوج به نحو بهتر و بارزتری تأمین شده می باشد.
با این وجود درموردی تعداد عیوب و این که آیا عیوبی که در باب نکاح مطرح میشوند حصری می باشد یا تمثیلی؟ اختلاف نظر بسیار می باشد به ویژه آن که امروزه بیماریهای تازهای شناخته شده که در گذشته ناشناخته بود. پس به لحاظ عدم تساوی زوجین در مورد استناد به عیوب مجوز فسخ نکاح عدهای از نویسندگان بر آنند که مقررات موجود نارساست و اندیشه اصلاح مقررات فعلی را در قانون گذاریهای آینده در قالب گسترش دامنهی عیوب مشترک مجوز فسخ نکاح میپرورانند به خصوص این که اجتهادی همسو با معاهدات بین المللی می باشد هم چنان که بند 4 مادهی 23 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی میآورد: «دولتهای طرف این میثاق تدابیر مقتضی به مقصود تأمین تساوی حقوق و مسوولیتهای زوجین در مورد ازدواج در مدت زوجیت و هنگام انحلال آن اتخاذ خواهند نمود».
[1] – مادهی 1130 اصلاحی قانون مدنی: «در صورتی که دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه باشد وی می تواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق کند چنانچه عسر و حرج مذکور در محکمه ثابت گردد، دادگاه می تواند زوج را اجبار به طلاق نماید و در صورتی که اجبار میسر نباشد زوجه به اذن حاکم شرع طلاق داده می گردد…»
[2] – مادهی 1129 قانون مدنی:«در صورت استنکاف شوهر از دادن نفقه و عدم امکان اجرای حکم محکمه و الزام او به دادن نفقه زن می تواند برای طلاق به حاکم رجوع کند و حاکم شوهر را اجبار به طلاق می نماید. همچنین می باشد در صورت عجز شوهر از دادن نفقه».
[3] ـ صفائی، حسین، مختصر حقوق خانواده، ص 210
[4] – مادهی 1062 قانون مدنی: «نکاح واقع می گردد به ایجاب و قبول به الفاظی که صریحاً دلالت بر قصد ازدواج نماید».